AbiDic.com
  • دیکشنری

برآمدگی دار


english

1 general:: projecting, protruding, swollen, lumpy

transnet.ir


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بر نگرداندنی
بر نگشتنی
بر هم زدن
بر هم نهاده
بر هم کنش
بر هم کنش به سمت بیرون
بر هم کنش به سمت درون
بر هیختن
بر وفق
بر کنار کردن
بر کنار کردن قاضی
برآشفتگی
برآمد
برآمدگی
برآمدگی بینی
برآمدگی دار
برآمدگی گرد
برآمدن
برآمده
برآن داشتن
برآهنگ
برآورد
برآورد با مینیمم حجم
برآورد تفاضلی
برآورد حسابداری
برآورد دست پایین
برآورد ریسک تقلب
برآورد سازگار
برآورد لرزش زمین
برآورد محافظه کارانه

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط